• خطبه ها
  • در ابتداى حكومتش
مترجم : سید علی نقی فیض الاسلام

در ابتداى حكومتش

« 544»

(166) (و من خطبة له (عليه ‏السلام) ) (في أول خلافته) إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى أَنْزَلَ كِتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا وَ اصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا الْفَرَائِضَ الْفَرَائِضَ أَدُّوهَا إِلَى اللَّهِ تُؤَدِّكُمْ إِلَى الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَيْرَ مَجْهُولٍ وَ أَحَلَّ حَلَالًا غَيْرَ مَدْخُولٍ وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَى الْحُرَمِ كُلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا فَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَا يَحِلُّ أَذَى الْمُسْلِمِ إِلَّا بِمَا يَجِبُ بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِكُمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَكُمْ وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوكُمْ مِنْ خَلْفِكُمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِكُمْ آخِرُكُمْ اتَّقُوا اللَّهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ وَ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ لَا تَعْصُوهُ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْهُ .


ص545

 از خطبه ‏هاى آن حضرت عليه السّلام است در آغاز خلافتش:  1 خداى تعالى كتاب (قرآن كريم) را فرستاد راهنما (ى بندگان) در آن نيك و بد (اعتقاد و گفتار و كردار) را بيان فرموده، پس راه نيك را پيش گيريد تا (بخدا و رسول) هدايت شده راه ببريد، و از جانب بدى دورى گيريد تا در ميان راه راست (كه شما را بحقّ و حقيقت مى‏رساند) راه برويد، (2) واجبات را بجا آوريد، (نماز و روزه و خمس و زكوة و حجّ و امر بمعروف و نهى از منكر و سائر عبادات را محافظت كرده بكار بنديد. تكرار اين جمله براى تأكيد و اهميّت موضوع است) آنها را براى (نزديك شدن به رحمت) خدا بجا آوريد (نه از روى رئاء و خودنمايى) تا شما را ببهشت برساند، خداوند (در قرآن و سنّت پيغمبر اكرم) چيزى را كه نامعلوم نيست (بلكه نزد همه آشكار است) حرام گردانيد (پس جاهل بآن معذور نمى‏ باشد) و آنچه را كه عيب و نقصى در آن يافت نمى‏شود حلال فرمود، و احترام مسلمان را (بجهت عظمت اسلام) بر همه حرمتها فزونى داد، و بسبب اخلاص (در دين يعنى عبادت و بندگى بى رئاء) و توحيد (يگانه دانستن خداوند متعال) حقوق مسلمانان را در مواضع خود بهم ربط داده است، پس (3) (بر شخص موحّد مخلص واجب است حقوق مسلمان را رعايت نمايد، و گر نه با اخلاص و توحيد و منافات دارد، لذا مى ‏فرمايد:) مسلمان كسى است كه مسلمانان از زبان و دست او سالم و آسوده باشند (زبان به دروغ و غيبت و بهتان نگشايد، و دست از آزار و ستم ببندد) مگر از روى حقّ (به گفته  خدا و رسول) باشد، و زيان به مسلمان حلال نيست مگر آنچه را كه خداوند واجب فرموده (چنانكه اگر مسلمانى را كشت واجب است قصاص و كشتن او و مانند آن) (4) بشتابيد بواقعه‏ اى كه براى همه عموميّت دارد و مخصوص بهر يك از شما است و آن مرگ است (آماده مرگ و رفتن از دنيا باشيد) زيرا (گروهى از) مردم پيش روى شما هستند (از شما پيشى گرفته‏اند) و قيامت از پشت سر شما را ميراند (مانند آنكه كاروانى از پيش رفته و عقب مانده ‏ها را رئيس كاروان به تندى مى‏برد تا به جلو رفته‏ها برساند، بنا بر اين) سبك شويد (از زير بارهاى گران خود را رهائى داده به كاروان) ملحق گرديد كه اوّلى شما نگاه‏داشته شده آخرى شما را چشم براه مى‏باشند (تا همگى گرد آمده يك باره به قيامت وارد شويد) (5) از خدا بترسيد در باره بندگان و شهرهاى او (بر كسى ستم نكرده به ويرانى و تباهكارى در زمين اقدام ننمائيد) زيرا (در قيامت همه چيز را)  

 ص546

از شما مى‏ پرسند حتّى از زمينها و چهارپايان (سؤال مي كنند بچه جهت فلان مزرعه را ويران نموده و فلان خانه را بتصّرف خويش در آوردى، و يا براى چه از فلان شهر حركت كرده در شهرهاى شرك و كفر اقامت گزيدى، و روى چه اصلى حيوان زبان بسته ‏اى را آزار دادى) و خدا را فرمان برده و او را نافرمانى ننمائيد، (6) و هرگاه نيكى را ديديد آنرا دريابيد (كه بدنيا و آخرت شما سود مى‏رساند) و هرگاه بدى را ديديد از آن دورى كنيد (كه شما را بعذاب گرفتار خواهد نمود).